فریدون مشیری
واقعا از تک تک دوستان که سرشار از محبت اند و اینجا نظر گذاشته اند ممنونم
دلم پر از فریاده پر از غمه پس از خنجر نا مردمیهاست می ترسم فریاد بزنم صدام به اون نامرد به اون خیانتکار برسه اونوقت بخنده بگه ببین به چه روزش انداختم اما بزار فریادمو تو سینم حبس کنم تا فکر کنه که بی خیالم اما به او بگویید که ... هیچی دلم تنگ تر از اونیه که فکرشو می کنید
بای
با تشکر از همه دوستانی که بر دیوار خاطر این حقیر یادگاری نوشته اند.
پیامی ز مژگان تر میفرستم
کتابی به خون جگر میفرستم
سوی آشنایان ملک محبت
ز شهر غریبی خبر میفرستم
در اینجا جگرخستگاناند افزون
ز هر یک درود دگر میفرستم
درود فراوان سوی شاه خوبان
ز درویش خونینجگر میفرستم
گهر میفرستم سوی ژرف دریا
سوی شکرستان، شکر میفرستم
ولیکن چه چاره؟ که از دار غربت
سوی دوست شرح سفر میفرستم
ز بیتالحزن همچو یعقوب محزون
بضاعت به سوی پسر میفرستم
شد از نامهات چشم این پیر روشن
تشکر به نور بصر میفرستم
به صبح جبین منیرت سلامی
به لطف نسیم سحر میفرستم
فرستادم اینک دل خسته سویت
تن خسته را بر اثر میفرستم
به بام بقای تو پران دعایی
هم آغوش بال اثر میفرستم
ملك الشعراي بهار
قلبم راعصب کشی کرده ام!
دیگر نه از سردی نگاهی می لرزد
نه از گرمی آغوشی می تپد
377793 بازدید
1 بازدید امروز
125 بازدید دیروز
2147 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian